رینگ

هنوز کفشایی را که می خری
با رنگ لباسات ست می کنی
واسه این که هیشکی مزاحم نشه
هنوز حلقه دست چپت می کنی
شنیدم بعد این چند سال نتوسنتی منو فراموش کنی
با این که تو هم مثل من خواستی نتونستی گوشیتا خاموش شکنی
منم دوست دارم که مثل قدیم دوباره با هم دیگه خوب تا کنیم
سر این که گوشی را کی قطع کنه یه ساعت با هم دیگه دعوا کنیم
اگه عاشقت نیستم پس چرا
سراغت را می گیرم از همه
چرا هر چی ام که فراموش کنم
شماره شناسنامه ات را یادمه
منم دوست دارم که مثل قدیم دوباره با هم دیگه خوب تا کنیم
سر این که گوشی را کی قطع کنه یه ساعت با هم دیگه دعوا کنیم
اگه دوست داری که این مرد را دوباره برسونی به آرزوش
سر صبح که بیرون میای همون شالی را که خریدم بچوش