خدا
ماکان
وقتی حالم بد بود
خیلی چیزا داشتم کم بود
هیچکسیم دورم نبود
دستمو گرفتی و چه زود
وقتی همه پس ام زدن
شروع کردم قدم زدن
تو خلوته خودم بودم
میخواستم بگیری جونمو
گفتم خدا خودت
بیا و دستتو بذار رو شونه هام آروم بشم
چرا اینجورین باهم این ادم های توی شهر
انقد پس زدن منو تا از همشون دور بشم
مثل آب زلال بودم کاری کردن تیره بشم
خدا خودت
بیا و دستتو بذار رو شونه هام آروم بشم
چرا اینجورین باهم این ادم های توی شهر
انقد پس زدن منو تا از همشون دور بشم
مثل آب زلال بودم کاری کردن تیره بشم
روشونه هام غمه
خستم من از همه
کاشکی یه بار بیایی نوازشم کنی
بغل بگیرمت
حتی تو تنهایی قبل من اونجایی
بازم مرام تو که منو تنهام نمیذاری
خدا خودت
بیا و دستتو بذار رو شونه هام آروم بشم
چرا اینجورین باهم این ادم های توی شهر
انقد پس زدن منو تا از همشون دور بشم
مثل آب زلال بودم کاری کردن تیره بشم
گفتم خدا خودت
بیا و دستتو بذار رو شونه هام آروم بشم
چرا اینجورین باهم این ادم های توی شهر
انقد پس زدن منو تا از همشون دور بشم
مثل آب زلال بودم کاری کردن تیره بشم
خیلی چیزا داشتم کم بود
هیچکسیم دورم نبود
دستمو گرفتی و چه زود
وقتی همه پس ام زدن
شروع کردم قدم زدن
تو خلوته خودم بودم
میخواستم بگیری جونمو
گفتم خدا خودت
بیا و دستتو بذار رو شونه هام آروم بشم
چرا اینجورین باهم این ادم های توی شهر
انقد پس زدن منو تا از همشون دور بشم
مثل آب زلال بودم کاری کردن تیره بشم
خدا خودت
بیا و دستتو بذار رو شونه هام آروم بشم
چرا اینجورین باهم این ادم های توی شهر
انقد پس زدن منو تا از همشون دور بشم
مثل آب زلال بودم کاری کردن تیره بشم
روشونه هام غمه
خستم من از همه
کاشکی یه بار بیایی نوازشم کنی
بغل بگیرمت
حتی تو تنهایی قبل من اونجایی
بازم مرام تو که منو تنهام نمیذاری
خدا خودت
بیا و دستتو بذار رو شونه هام آروم بشم
چرا اینجورین باهم این ادم های توی شهر
انقد پس زدن منو تا از همشون دور بشم
مثل آب زلال بودم کاری کردن تیره بشم
گفتم خدا خودت
بیا و دستتو بذار رو شونه هام آروم بشم
چرا اینجورین باهم این ادم های توی شهر
انقد پس زدن منو تا از همشون دور بشم
مثل آب زلال بودم کاری کردن تیره بشم
کلمات کلیدی :