بغض دوباره
رضا صادقی
دلم برات تنگ شده...
دارم دیووونه می شم....
تا وقتی که نبینمِت ، آروم نمی شم...
بینِ ما، هر دیواری باشه ، بر می دارم...
فاصله ، عمرم که باشه ، کَم نمی ذارم...
بُغضِ ترانه و دلم ، هر دو شکسته....
چشام به در، منتظرِ نگات نشسته...
باور نمی کنم ، فراموشِت شدم من...
گواهِ دلتنگیِ من ، ترانه هامن...
ای که بودی و هستی و موندی همیشه...
کنارِ ترانه ی من ....
واسه ی موندن و خوندن از عشق و ستاره...
تو شدی بهانه ی من...!
ای که بودی و هستی و موندی همیشه...
کنارِ ترانه ی من ....
واسه ی موندن و خوندن از عشق و ستاره...
تو شدی بهانه ی من...!
دیگه نه ، نمی خوام که ببینم نیستی پیشم
دیگه خنده ی زورَکی سخته برام ، راضی نمی شم...
دیگه دوریِ تو ، مثه سمِّ چرا نمی فهمی...!؟
نذار حس کنم عاشقِ من نیستی و بی رحمی....
دیگه بی پر و بالی برده امونم ، جونم....
دیگه خنده ی زورَکی سخته گُلم ، نمی تونم...
آره دوریتو عُمریه هیچی نگفتم رو گُردم
دیگه خسته شدم بس که تو خلوتِ شب مُردم مُردم.......
ای که بودی و هستی و موندی همیشه...
کنارِ ترانه ی من ....
واسه ی موندن و خوندن از عشق و ستاره...
تو شدی بهانه ی من...!
ای که بودی و هستی و موندی همیشه...
کنارِ ترانه ی من ....
واسه ی موندن و خوندن از عشق و ستاره...
تو شدی بهانه ی من...!
کلمات کلیدی :