اما
سینا حجازی
اولی خل بود میگفت خائنی گفتم چی میگی خله
کم تحمل بود میگفت خائنی هَه... تُنبونت شله
چیزی نگفتم اما تو خودم سر رفتم
یه شب که خواب بود ، پاشدم و در رفتم
دومی هول بود و میگفت حالا اسم بچمونو چیکار کنیم
آخر ماه عیده هورا عروسی برگزار کنیم
چیزی نگفتم اما تو خودم سر رفتم
یه شب که خواب بود ، پاشدم و در رفتم
سومی شل بود مثه لامپی که سوخته
مثه تختی که خوابه ، تو خوابم که میتونه با من باشه
لعنت به بختی که خوابه
چیزی نگفتم اما تو خودم سر رفتم
یه شب که خواب بود ، پاشدم و در رفتم
چهارمی آنتلکت بود از اونا که ، با من که بود باخ گوش میداد
اما روزا با دوستاش تو ماشین از اون خالطوریای شاخ گوش میداد
دیدم ای بابا اینم با ما عاشق فیلمای پازولینیه
اما خدا میدونه تو کشوی میزش پر از این فیلم رزمی ای چینیه
چیزی نگفتم اما تو خودم سر رفتم
یه شب که خواب بود ، پاشدم و در رفتم
آخری گل بود گل بود گل بود
ساده و آروم ، پر تحمل بود
انقد خوب بود دیدم بهتره برم
زندگیش کنار من سیاه نشه
این یکی زیادی خوبه گناه داره
زندگیش پای دیوونه تباه نشه
چیزی نگفتم اما تو خودم سر رفتم
یه شب که خواب بود ، پاشدم و در رفتم
کلمات کلیدی :