پرنده مهاجر
کوروش یغمایی
این پرنده مهاجر
همیشه عاشق پرواز
حالا با بالی شکسته
میخونه چه غمگین آواز
توی یک هجرت جمعی
دست بیرحمه صیاد
اونو از جفتش جدا کرد
با تنهایی آشنا کرد
نجوای دو جفت عاشق
روی شاخه های تنها
شعری عاشقانه بود
صدای قشنگ بالش
تو فضای بی کرانه
بهترین ترانه بود
حالا تنها حالا خسته
با دلی از غم شکسته
بی صدا تر از همیشه
با خودش تنها نشسته
با صدای غم گرفتش
شعر تنهایی میخونه
سوز غمگین صداشو
اونی که تنهاست میدونه
این پرنده مهاجر
همیشه عاشق پرواز
حالا با بالی شکسته
میخونه چه غمگین آواز
توی یک هجرت جمعی
دست بیرحمه صیاد
اونو از جفتش جدا کرد
با تنهایی آشنا کرد
نجوای دو جفت عاشق
روی شاخه های تنها
شعری عاشقانه بود
صدای قشنگ بالش
تو فضای بی کرانه
بهترین ترانه بود
حالا تنها حالا خسته
با دلی از غم شکسته
بی صدا تر از همیشه
با خودش تنها نشسته
با صدای غم گرفتش
شعر تنهایی میخونه
سوز غمگین صداشو
اونی که تنهاست میدونه
این پرنده مهاجر
همیشه عاشق پرواز
حالا با بالی شکسته
میخونه چه غمگین آواز
توی یک هجرت جمعی
دست بیرحمه صیاد
اونو از جفتش جدا کرد
با تنهایی آشنا کرد
این پرنده مهاجر
همیشه عاشق پرواز
حالا با بالی شکسته
میخونه چه غمگین آواز
توی یک هجرت جمعی
دست بیرحمه صیاد
اونو از جفتش جدا کرد
با تنهایی آشنا کرد
کلمات کلیدی :