مرد غریبه
دانیال هندیانی
یکی تویه آینه بهم زل زده که انگاری یه جا دیدمش قبل از این
زمستون تو موهاش زود اومده جدا مونده پاهاش از رو زمین
دوتا دست از جنس یخ داره و جای قلب یه زخم رو سینشه
اونم مثه من وقتی اسمت میاد محاله که چشماش ابری نشه
از اون روز برفی که راهی شدی
کسی نیست که نقشت رو بازی کنه
یه مرد غریبه نمیتونه که تورو واسه من صحنه سازی کنه
خودم از خودم تویه جنگی که نیست
دوباره شکست بدی میخورم
ببین بی تو با عشق دشمن شدم
دارم بی تو از زندگی میبرم
شاید با خودت میگی دیوونه ام ولی با چشایه خودم دیدمش
سکوتش با من دردو دل میکنه بهم میگه اما نمیفهممش
سفیده زمستون واست سرد بود تو رفتیو رنگ سیاهی شدی
یکی لای موهام جا مونده برف از اون روز برفی که راهی شدی
از اون روز برفی که راهی شدی
کسی نیست که نقشت رو بازی کنه
یه مرد غریبه نمیتونه که تورو واسه من صحنه سازی کنه
خودم از خودم تویه جنگی که نیست
دوباره شکست بدی میخورم
ببین بی تو با عشق دشمن شدم
دارم بی تو از زندگی میبرم
زمستون تو موهاش زود اومده جدا مونده پاهاش از رو زمین
دوتا دست از جنس یخ داره و جای قلب یه زخم رو سینشه
اونم مثه من وقتی اسمت میاد محاله که چشماش ابری نشه
از اون روز برفی که راهی شدی
کسی نیست که نقشت رو بازی کنه
یه مرد غریبه نمیتونه که تورو واسه من صحنه سازی کنه
خودم از خودم تویه جنگی که نیست
دوباره شکست بدی میخورم
ببین بی تو با عشق دشمن شدم
دارم بی تو از زندگی میبرم
شاید با خودت میگی دیوونه ام ولی با چشایه خودم دیدمش
سکوتش با من دردو دل میکنه بهم میگه اما نمیفهممش
سفیده زمستون واست سرد بود تو رفتیو رنگ سیاهی شدی
یکی لای موهام جا مونده برف از اون روز برفی که راهی شدی
از اون روز برفی که راهی شدی
کسی نیست که نقشت رو بازی کنه
یه مرد غریبه نمیتونه که تورو واسه من صحنه سازی کنه
خودم از خودم تویه جنگی که نیست
دوباره شکست بدی میخورم
ببین بی تو با عشق دشمن شدم
دارم بی تو از زندگی میبرم
کلمات کلیدی :