خودتو برسون
مسیح و آرش ای پی
به خودت بیا ببین
بعد تو چی به من گذشت
اون آدم هیچ وقت برنگشت
نشد مثل قبل
انگاری که مرده
همه اون احساس من
نمونده هیچی واسه من
میدونستی با گریه نمیشه، خوابید شبو
تو میدونستی بی انگیزه از خواب پامیشمو
خودتو برسون، شاید یکم از اون حس خوب
مونده باشه تو قلبم، شاید که برگردم
خودتو برسون، بهم بگو که اون روزا کی
میاد بازم بگو تا من، بمونم تا کی
اومدی با ما یک و دو کنی؟ سه شد که
چی بگم بتوپم به تو چه فایده
اصن واسه چی بندارم چرتکه
مگه بعد رفتنت دیگه این دل شد دل، ول شد دل
اصن یه وضعی که دیگه نگم برات
میموندی میموندم، میزدم حتی رگم برات للّهی
ولی تو رفتی موندم تنهایی
چیزیم نداشتیا واس خاطر خودت دوست داشتم
اونم الکی نه مشتی وار
تو جوری خالی کردی پشتمو که صاف برم تو در دیوار
بماند خواستی برسون خودتو
هنوزم هستم من، نباشی هستم بد
ولی من دلم نمیخواد اینو گفته بودم قبلا نه
فقط بعد از من
اونی که میدونی خودت کیه و بیخیالش شدم
منم فقط به خاطرت از قول من بهش بگو
امان از اون روزی که دوزاری هم
پیش خودش فک کنه که تراوله
بیا شاید حسی که به هم داشتیم باز آورد
اون دستات با تو مرد
شاید این غم ها
نه اینو میدونستی که هنوز ته قلبمی
من میگم دوست دارم حیف
میدونستی با گریه نمیشه، خوابید شبو
تو میدونستی بی انگیزه از خواب پامیشمو
خودتو برسون شاید یکم از اون حس خوب
مونده باشه تو قلبم
شاید که برگردم
خودتو برسون بهم بگو که اون روزا کی
میاد بازم بگو تا من بمونم تا کی
بعد تو چی به من گذشت
اون آدم هیچ وقت برنگشت
نشد مثل قبل
انگاری که مرده
همه اون احساس من
نمونده هیچی واسه من
میدونستی با گریه نمیشه، خوابید شبو
تو میدونستی بی انگیزه از خواب پامیشمو
خودتو برسون، شاید یکم از اون حس خوب
مونده باشه تو قلبم، شاید که برگردم
خودتو برسون، بهم بگو که اون روزا کی
میاد بازم بگو تا من، بمونم تا کی
اومدی با ما یک و دو کنی؟ سه شد که
چی بگم بتوپم به تو چه فایده
اصن واسه چی بندارم چرتکه
مگه بعد رفتنت دیگه این دل شد دل، ول شد دل
اصن یه وضعی که دیگه نگم برات
میموندی میموندم، میزدم حتی رگم برات للّهی
ولی تو رفتی موندم تنهایی
چیزیم نداشتیا واس خاطر خودت دوست داشتم
اونم الکی نه مشتی وار
تو جوری خالی کردی پشتمو که صاف برم تو در دیوار
بماند خواستی برسون خودتو
هنوزم هستم من، نباشی هستم بد
ولی من دلم نمیخواد اینو گفته بودم قبلا نه
فقط بعد از من
اونی که میدونی خودت کیه و بیخیالش شدم
منم فقط به خاطرت از قول من بهش بگو
امان از اون روزی که دوزاری هم
پیش خودش فک کنه که تراوله
بیا شاید حسی که به هم داشتیم باز آورد
اون دستات با تو مرد
شاید این غم ها
نه اینو میدونستی که هنوز ته قلبمی
من میگم دوست دارم حیف
میدونستی با گریه نمیشه، خوابید شبو
تو میدونستی بی انگیزه از خواب پامیشمو
خودتو برسون شاید یکم از اون حس خوب
مونده باشه تو قلبم
شاید که برگردم
خودتو برسون بهم بگو که اون روزا کی
میاد بازم بگو تا من بمونم تا کی
کلمات کلیدی :