ایران
علی اصحابی
هنوزم فانوس این دهکده ام , حرمت نفت و طلا تو خونمه
تو رو با تموم حرفا دوس دارم
اسمتون هنوز سر زبونمه
واسه کاشی کاریات دلواپسم
واسه حوضای عمیق نقاشی
واسه آینه کاریو طاقای نور , واسه گنجشککای اشی مشی
اگه من مثل درختا ایستادم
ریشه هام تو دستای تو محکمه , رگام از تو خون می گیره شبو روز
منو با اسم تو می شناسن همه
مال من باش و نذار ستاره ها , مث فانوسای برج بد بشن
وقتی سرما می زنه زمستونا
از سر نعش درختا رد بشن , مال من باشو نذار
مال من باشو نذار ستاره ها!
هنوزم ساقه ی لاله های تو تازه از اشکای پنهون منه
مشتی از خاکتو بردار و ببین
تو رگاش نفت توو خون منه , مال من باشو نذار ستاره ها
مث فانوسای برج بد بشن
وقتی سرما می زنه زمستونا
از سر نعش درختا رد بشن , مال من باش و نذار
هنوزم فانوس این دهکده ام , حرمت نفت و طلا تو خونمه
تو رو با تموم حرفا دوس دارم
اسمتون هنوز سر زبونمه , واسه کاشی کاریات دلواپسم
واسه حوضای عمیق نقاشی
واسه آینه کاریو طاقای نور , واسه گنجشککای اشی مشی
اگه من مثل درختا ایستادم
ریشه هام تو دستای تو محکمه , رگام از تو خون می گیره شبو روز
منو با اسم تو می شناسن همه
مال من باش و نذار ستاره ها , مث فانوسای برج بد بشن
وقتی سرما می زنه زمستونا
از سر نعش درختا رد بشن , مال من باشو نذار
مال من باشو نذار ستاره ها!
هنوزم ساقه ی لاله های تو , تازه از اشکای پنهون منه
مشتی از خاکتو بردار و ببین
تو رگاش نفت توو خون منه , مال من باشو نذار ستاره ها
مث فانوسای برج بد بشن
وقتی سرما می زنه زمستونا
از سر نعش درختا رد بشن , مال من باش و نذار
تو رو با تموم حرفا دوس دارم
اسمتون هنوز سر زبونمه
واسه کاشی کاریات دلواپسم
واسه حوضای عمیق نقاشی
واسه آینه کاریو طاقای نور , واسه گنجشککای اشی مشی
اگه من مثل درختا ایستادم
ریشه هام تو دستای تو محکمه , رگام از تو خون می گیره شبو روز
منو با اسم تو می شناسن همه
مال من باش و نذار ستاره ها , مث فانوسای برج بد بشن
وقتی سرما می زنه زمستونا
از سر نعش درختا رد بشن , مال من باشو نذار
مال من باشو نذار ستاره ها!
هنوزم ساقه ی لاله های تو تازه از اشکای پنهون منه
مشتی از خاکتو بردار و ببین
تو رگاش نفت توو خون منه , مال من باشو نذار ستاره ها
مث فانوسای برج بد بشن
وقتی سرما می زنه زمستونا
از سر نعش درختا رد بشن , مال من باش و نذار
هنوزم فانوس این دهکده ام , حرمت نفت و طلا تو خونمه
تو رو با تموم حرفا دوس دارم
اسمتون هنوز سر زبونمه , واسه کاشی کاریات دلواپسم
واسه حوضای عمیق نقاشی
واسه آینه کاریو طاقای نور , واسه گنجشککای اشی مشی
اگه من مثل درختا ایستادم
ریشه هام تو دستای تو محکمه , رگام از تو خون می گیره شبو روز
منو با اسم تو می شناسن همه
مال من باش و نذار ستاره ها , مث فانوسای برج بد بشن
وقتی سرما می زنه زمستونا
از سر نعش درختا رد بشن , مال من باشو نذار
مال من باشو نذار ستاره ها!
هنوزم ساقه ی لاله های تو , تازه از اشکای پنهون منه
مشتی از خاکتو بردار و ببین
تو رگاش نفت توو خون منه , مال من باشو نذار ستاره ها
مث فانوسای برج بد بشن
وقتی سرما می زنه زمستونا
از سر نعش درختا رد بشن , مال من باش و نذار
کلمات کلیدی :