غریبه
علی یاسینی
ای غریبه کجایی، بیا خوش نیست حال ما
میدونی که دوا درمون کردنش کارِ شماست
پشت ما هر چی که خواستی گفتی بین آدم ها
ولی باز این دلِ ما صندوقچه راز شماست
تو که بی رحم نبودی بگو کی یادِ تو داده
بزن بزن بزن تو، حالا که زورت زیاده
مشکل از ما بوده که واسه تو انقدر دوییدیم
مشکل از ما بوده که راه اومدیم پای پیاده
نپرس از حال داغونم و چشم های کبودم
میدونی من دیوونه ام، میدونی من حسودم
میکنم سعیم رو هر دفعه نیای آدم نمیشه
کاشکی چشم های قشنگِ تو شبیه همه بودن
نپرس از حال داغونم و چشم های کبودم
میدونی من دیوونه ام، میدونی من حسودم
میکنم سعیم رو هر دفعه نیای آدم نمیشه
کاشکی چشم هایِ قشنگ تو شبیه همه بودن
کسی جز تو حریفِ این دل زخمی ما نیست
برای من خودت قشنگ ترین درمون و دردی
نمیوفتی چرا تو از چشم های من غریبه
باید از تو متنفر شم با این کار ها که کردی
نپرس از حال داغونم و چشم های کبودم
میدونی من دیوونه ام، میدونی من حسودم
میکنم سعیم رو هر دفعه نیای آدم نمیشه
کاشکی چشم هایِ قشنگ تو شبیه همه بودن
نپرس از حال داغونم و چشم های کبودم
میدونی من دیوونه ام، میدونی من حسودم
میکنم سعیم رو هر دفعه نیای آدم نمیشه
کاشکی چشم هایِ قشنگ تو شبیه همه بودن
کلمات کلیدی :